تغییر لهجه!
سلام..بعد از یه غیبت طولانی اومدم خیلی مختصر! یه چیزای مهم رو بگم.
الان نزدیک دو هفته اس که داری سعی میکنی حروفی رو که تا الان نمیتونستی ادا کنی رو بگی." ک "و "گ "و "ر"
اولش متوجه نمیشدم تغییر لهجه و حالت حرف زدنت یه جور تلاش برای بیان درست کلماته فقط هی بهت میگفتم چرا اینجوری حرف میزنی...تا اینکه بالاخره یکی دو بار کلماتو درست ادا کردی و من متوجه انگیزه ات شدم...الان به شدت حرف "ر" رو توی کلمات پررنگ ادا میکنی طوریکه من خندم میگیره و همینطور "ک" رو...بطوریکه بعضی کلماتی که "ل " دارن رو هم بصورت ر میگی...چون قبلا همه "ر" ها رو "ل" تلفظ میکردی .
امیدوارم بعد مدتی لهجه ات درست شه. بنظرم یه جور عجیب غریبی شده لهجه ات. بابات میگه تحت تاثیر شخصیتهای کارتونیه!! که نگاه میکنی. ولی من فک میکنم نتیجه تلاشته واسه ادای همه حروف...
26 اذر عروسی خاله فرشته بود که اصن خوش نگذشت چون دو روز مونده به عروسی باباجونی حالش بهم خورد و تو بیمارستان بستری شد!
ولی خوب فسقلی مامان تیپ زده بود و اینقد مخالف پوشیدن پیرهن سفید و ساسبند و پاپیون بودی که به سختی راضیت کردم درشون نیاری..کلا طرفدار آزادی و لباس راحتی! از طرفی تو مهمونی وقتی لباسات با استقبال مواجه شد و تشویق شدی تا آخر شب باهاش ساختی و دیشب دیدم به پدرت میگی ..پاپیون آدما رو خوشتیپ میکنه!!
البته بحث از اونجا شروع شد که من بیهوا به پدرت گفتم ببین اون بچه، چه خوشتیپه و شما خیلی سریع گفتی پس من چی؟!.. گفتم تو هم خوشتیپی مامانی...ولی موافق نبودی و میگفتی الان لباس خوشگلامو تنم نکردم که...بابایی بهت گفت تو همیشه باحالی و همه دوستت دارن چه با لباس شیک چه همینجوری ولی تو نظرشو رد کردی و گفتی "نه ! آدمااااااا با پاپیون و ساسبند خوشتیپ میشن"!
اینروزا مریض شدی و داری دوران نقاهت رو پشت سر میذاری.امیدوارم همیشه سرحال و سالم باشی گل پسر مامانی.
دوستت دارم هزار تا!